شیخ انصاری در کتاب مکاسبات خود نقل فرموده حدیثی که ترجمه آن این است که امیر المومنین علی (ع) فرمودند: بیلی در دست داشتم و در بعضی از باغهای فدک کار می کردم که ناگاه چشمم به صورت زنی افتاد . گمان کردم که او دختر عامر است و از همه زنهای قریش با جمال تر بود . گفت : ای پسر ابوطالب دلت می خواهد مرا تزویج کنی تا تو را از این بیل زدن مستغنی گردانم و بنمایم به تو خزینه های زمین را که برای تو و اولاد تو باشد ؟ گفتم تو کیستی تا تو را از خانواده تو تزویج نمایم؟ فقالت انا الدنیا گفت: من دنیا - گفتم: برو و شوهر دگر پیدا کن .پس رو کردم به بیل خود گفتم : لقد خابمن غرته دنیا دنیه و ما هی ان غرت قرونا بنائل : زیانکار شد هر که دنیای فانی او را فریب داد ...
نظرات شما عزیزان:
|
ABOUT ![]()
به وبلاگ من خوش آمدید MENU
Home
|